سنسور lm335 یک سنسور دماست که در گستره ی وسیعی به صورت خطی عمل می کند. به بیان روشن تر بعد از کالیبره کردن سنسور در دمای مشخص (۲۵ درجه ی سانتیگراد بهترین دما برای کالیبراسیون است.) رابطه ی خروجی سنسور با دما به صورت خطی بوده و با هر درجه افزایش یا کاهش دما به مقدار ۱۰میلی ولت تغییر می کند. به این ترتیب می توان گفت کار کردن با lm335 بسیار ساده بوده و راه اندازی آن زمان و کار زیادی نیاز ندارد.
سنسور lm335 به صورت یک دیود زنر عمل می کند که ولتاژ شکست آن به صورت خطی با دما تغییر می کند و با افزایش یک درجه ی سانتیگراد به اندازه ی ۱۰میلی ولت تغییر می کند. با این توضیح طراحی مدار راه انداز خیلی پیچیده نیست و با توجه به چند نکته به راحتی انجام می گیرد.

(بیشتر…)
توی دانشگاه یاد گرفتم که یه دوست خوب:
* مثل مقاومته، باهات سری می شه تا ولتاژهای بالای زندگی باعث عبور جریان های شدید از وجودت نشه؛
* مثل خازنه، باهات موازی می شه تا ظرفیت و تحملت بالا بره؛
* مثل سلفه البته یه سلف تزویج، اگر خوشحال باشی اونم خوشحال می شه و ناراحتی تو اون رو هم ناراحت می کنه؛
* مثل یه دیوده و فقط مثبت های زندگی رو برات می خواهد.
* شاید هم مثل یه دیودی که تو ناحیه ی زنری بایاس شده مادامی که حقوق دوستی رو بجا بیاری ولتاژ دو سرش نسبت به تو تغییر نکنه!
آره دوست خوب مثل یه آپ امپه، اگر یه محبت کوچولو بهش بکنی، یه محبت عظیم ازش می بینی، البته بدون اعوجاج!
یه دوست خوب و منطقی،
یه گیت اینورتره که اگر یه موقع ازت بدی ببینه با نیکی جواب می ده!
قلبش مثل یه لچه: به محض اینکه برای اولین بار بهت علاقه پیدا کنه، تا ابد اون تو لچ می شی!
ذهنش مثل یه میکروپروسسوره که تو لوپ برنامش فقط یک خط کد هست: «دوستت دارم»!
بعضی ها می گن دوست خوب مثل یه فیلتره، یه فیلتر که پاسخ فرکانسی اش خیلی تیزه!
می پرسم: «خوب پیکش کجاست؟»
– «خوب معلومه روی خیر و خوبی و مهر و محبت»
فکر کنم راست می گن. یه دوست خوب نمی تونه چیز دیگه ای برای دوستش بخواد.
تو جزوه ی دکتر خویی نوشته: «دوست خوب مثل یه اسیلاتور می مونه»!
آره مثل اسیلاتوری که فرکانسش روی فرکانس تو tune شده!
راستی خدا توی این جعبه ی سیاه، این عنصر دوپا که توی مدار زندگی ما مونتاژش کرده چی گذاشته!؟
خوش به حال اونایی که دوستای خوبشون رو خوب شناختن. بیشتر از حد اندازه گیری مقاومت ورودی!
خوش به حال اونایی که برای دوستاشون دوستای خوبی بودن و هستن!
حالا خودمونیم: اصلا یه همچین موجودی با این مشحصاتی که من گفتم پیدا می شه!
– آره! هست!
– نمونه؟
– اونی که باید بدونه، خودش می دونه!