غزل شمارهٔ ۴۰۴ حافظ

می‌فکن بر صف رندان نظری بهتر از این
در حق من لبت این لطف که می‌فرماید
آن که فکرش گره از کار جهان بگشاید
ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق
دل بدان رود گرامی چه کنم گر ندهم
من چو گویم که قدح نوش و لب ساقی بوس
کلک حافظ شکرین میوه نباتیست به چین
بر در میکده می کن گذری بهتر از این
سخت خوب است ولیکن قدری بهتر از این
گو در این کار بفرما نظری بهتر از این
برو ای خواجه عاقل هنری بهتر از این
مادر دهر ندارد پسری بهتر از این
بشنو از من که نگوید دگری بهتر از این
که در این باغ نبینی ثمری بهتر از این

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.